-
بار اولت
سهشنبه 1 بهمن 1392 17:09
ﺭﻭﺯﯼ ﯾﮏ ﺯﻭﺝ،ﺑﯿﺴﺖ ﻭ ﭘﻨﺠﻤﯿﻦ ﺳﺎﻟﮕﺮﺩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺟﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﺸﻦ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ.ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ 25 ﺳﺎﻝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺣﺘﯽ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ ﺍﺧﺘﻼﻓﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺳﺮﺩﺑﯿﺮﻫﺎﯼ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺤﻠﯽ ﻫﻢ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﻋﻠﺖ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻮﺩﻧﺸﻮﻥ (ﺭﺍﺯ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺷﻮﻥ ﺭﻭ) ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ. ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺳﺮﺩﺑﯿﺮﻫﺎ ﺍﺯ ﺷﻮﻫﺮﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ :ﺁﻗﺎ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﺮﺩﻧﯽ...
-
امتحان فیزیک
یکشنبه 29 دی 1392 20:27
استاد سختگیر فیزیک اولین دانشجو را برای پرسش فرا میخواند و سئوال را مطرح میکند شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت میکند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار میکنید؟ دانشجوی بی تجربه فورا ً جواب میدهد من پنجره کوپه را پائین میکشم تا باد بوزد اکنون پروفسور میتواند سئوال اصلی را بدینترتیب...
-
آلفرد نوبل
یکشنبه 29 دی 1392 20:22
آلفرد نوبل از جمله افراد معدودی بود که این شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند! حتما می دانید که نوبل مخترع دینامیت است. زمانی که برادرشلودویگ فوت شد، روزنامهها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترعدینامیت) مرده است. آلفرد وقتی صبح روزنامه ها را میخواند با دیدن آگهی صفحه اول، میخکوب شد:.... "آلفرد...
-
راننده ی انیشتین
یکشنبه 29 دی 1392 20:18
انیشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت بطوریکه به مباحث انیشتین تسلط پیدا کرده بود! یک روز انیشتین در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت که خیلی احساس خستگی می...
-
هدیه تولد
یکشنبه 29 دی 1392 20:15
مرد جوانی، از دانشگاه فارغ التحصیل شد. ماه ها بود که ماشین اسپرت زیبایی، پشت شیشه های یک نمایشگاه به سختی توجهش را جلب کرده بود و از ته دل آرزو می کرد که روزی صاحب آن ماشین شود. مرد جوان، از پدرش خواسته بود که برای هدیه فارغ التحصیلی، آن ماشین را برایش بخرد. او می دانست که پدر توانایی خرید آن را دارد. بلأخره روز فارغ...
-
دوست دختر
یکشنبه 29 دی 1392 20:08
بهش گفتم :دوست دختر داری گفت: اره چطور مگه ؟ گفتم؟ براش شارژ میخری ! گفت: اره گفتم :هفته ای چقدر میدی برای شارژ؟ گفت ؟15000تومن گفتم: چند ساله دوستید ؟ گفت: 8 سال گفتم :خاک تو سرت اگه الان اون پولارو جمع میکردی ماشین داشتی و عشق و حال میکردی رو به من کرد و گفت :دوست دختر داری گفتم :نه گفت: ماشین داری گفتم :نه گفت :پس...